تفسیر آیۀ «نور» از منظر ابن سینا و داراشکوه

Authors

  • هادی وکیلی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
Abstract:

از جمله مراتب قوای نظری نفس، بنابر تقریر ابن سینا، قوه‌ای است که استعداد کسب معقولات را دارد و عقل هیولانی نامیده می‌شود و با «مشکاۀ» در آیۀ نور مطابقت می‌کند؛ در مسیری که نفس به یک قوۀ خاص استکمال می‌یابد و به کمال خاصی می‌رسد، که همانا حصول شهودی و حضوریِ معقولات بالفعل در ذهن است و مصداق «نورٌ علی نور» در آیه است؛ از این کمال و قوه به‌ترتیب به عقل مستفاد و عقل بالفعل یاد می‌شود. سرانجام، عقل فعال است که عامل خروج از هیولانی‌بودن به بالملکه‌شدن و از بالملکه‌بودن به فعلیت تام است و مصداق «نار» در این آیه است. داراشکوه نور ذات را نوری می‌داند که به هیچ ‌یک از حواس درنمی‌آید و درواقع، در ادراک نور ذات باصره، سامعه، ذائقه، شامه، و لامسه عین یک‌دیگر و یک ذات شوند و آن نور خداست. «درخت زیتون» اشاره‌ای به روح اعظم است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

کرامت از منظر ابن سینا و ابن عربی

از متون عرفانی این گونه فهم می شود که مشایخ صوفیه به رغم گفته های مناقب نویسان از عنوان نمودن خرقعادت و کرامت غیر طبیعی و ناباورانه پرهیز می کردند و اصولاً در دوران اولیۀ پیدایش تصوّف، قدرت خارق-العادۀ اولیاء نقش چندان مهمی در جایگاهشان نداشت. اما رفته رفته با پیدایش سلسله های صوفیه این امر ازاین جهت که هر یک از آنان برای اثبات ح قانیت خویش از آن بهره می گرفتهاند، اهمیت فوق العاده ای می یابدو نوع...

full text

وجود از منظر افلاطون و ابن سینا

چکیده بحث وجود اساسی ترین مسئله در تاریخ طولانی فلسفه بوده و ذهن متفکران را به خود مشغول داشته است. افلاطون و ابن سینا در مقام بزرگ ترین فلاسفه درباب وجود دیدگاه های بدیعی داشته اند که در این نوشتار بر آنیم تا با روش و نگاهی تحلیلی به مبانی این دو فیلسوف بدانها پرداخته و با یکدیگر مقایسه کنیم تا نشان دهیم که این دو دیدگاه درباب وجود چه تفاوتهایی دارد و این اختلاف چه تأثیری بر نگاه ما به موجودات...

full text

پارادوکس کرول از منظر ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر

پارادوکس کَرول بنیادی‌ترین مفهوم منطق، یعنی مفهوم استنتاج را به چالش می‌کشد و چنین می‌نمایاند که در هیچ استنتاجی نمی‌توان از مقدّمات به نتیجه رسید. مقاله‌ی پیش رو این پارادوکس را بر سه اندیشمند بزرگ، ویتگنشتاین، ابن‌سینا، و خواجه نصیر، عرضه می‌کند و می‌کوشد تا راه‌حلّی را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ویتگنشتاین از یک وضع مقدّم «بیان‌ناپذیر» ولی «نشان‌دادنی» در همه‌ی استنتاج‌ها سخن می‌گوید که سرانجام...

full text

جایگاه علم‌النفس از منظر ارسطو و ابن سینا

بر اساس تصور رایج از نفس­شناسی ارسطویی، جایگاه علم­النفس در طبیعیات است. نظریه دیگری نیز می­گوید نفس­شناسی ارسطویی دارای دو بخش عمده است به طوری که بخشی باید در طبیعیات و بخش دیگر در الهیات مطالعه گردد. در این مقاله با چند دلیل نشان داده خواهد شد که بر اساس مبانی علم شناختی خود ارسطو، علم الهی جایگاه مناسبتری برای علم­النفس ارسطویی است. این دلایل می­گویند که از نظر ارسطو، علم الهی علم به جوهر، ...

full text

اتّحاد عاقل و معقول از منظر ابن سینا و ملاصدرا

چکیدة مقاله یکی از مسائل فلسفی که وارد فلسفه اسلام شده است و معرکه آراء میان فلاسفه اسلامی واقع شده است. مسأله اتحاد عاقل و معقول است ابن سینا از چهره های بارز مخالفین اتحاد عاقل و معقول هستند و مرحوم فارابی و صدرالمتألهین از چهره های برجسته و مدافع این اتحاد می باشند، مرحوم آخوند نه تنها در مقام استدلال و برهانی کردن اتحاد عقل و عاقل و معقول برآمده است، بلکه اثبات می کند که جمیع صور ادراکی اعم...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 3  issue 1

pages  141- 152

publication date 2012-09-10

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023